امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leave Off

American: ˈliːvˈɒf British: liːvɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
متارکه کردن، قطع کردن، دست کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leave off

  1. verb stop
    Synonyms:
    abstain break off cease desist discontinue end give over give up halt knock off quit refrain surcease
    Antonyms:
    begin continue restart

ارجاع به لغت leave off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leave off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leave off

لغات نزدیک leave off

پیشنهاد بهبود معانی